و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
در عشق دوست از سر جان نیز بگذریم
در یک نفَس ز هر دو جهان نیز بگذریم
ما دل برای دوست ز جان برگرفتهایم
چشم طمع ز هر دو جهان برگرفتهایم...
پیوستگان عشق تو از خود بریدهاند
الفت گرفته با تو و از خود رمیدهاند