ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
خبر رسید که در بند، جاودان شدهای
ز هر کرانه گذشتی و بیکران شدهای
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
خاموش ولی غرق ترنّم بودی
در خلسۀ عاشقانهات گُم بودی
مسافری که همیشه سر سفر دارد
برای همسفران حکم یک پدر دارد