مسلم که از حسین سلام مکرّرش
باید که خواند حضرت عبّاس دیگرش
ای چشم علم خاک قدوم زُرارهات
جان وجود در گرو یک اشارهات
کو یک نفر که یاد دلِ خستگان کند؟
یا لا اقل حکایت ما را بیان کند...
جز آرزوی وصل تو یکدم نمیکنم
یکدم ز سینه، مهر تو را کم نمیکنم
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود