این حریم کیست کز جوشِ ملائک روزِ بار
نیست در وی پرتو خورشید را راه گذار...
شب تا به سحر نماز میخواند علی
با دیدۀ تر، نماز میخواند علی
سلطان ابوالحسن، علی موسی، آنکه هست
گلْمیخِ آستانهٔ او ماه و آفتاب
تا داشتهام فقط تو را داشتهام
با نام تو قد و قامت افراشتهام