ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
بر قرار و در مدارِ باوفایی زیستی
ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی
دل، این دلِ تنگ، زیر این چرخ کبود
یک عمر دهان جز به شکایت نگشود
بوی خداست میوزد از جانبِ یمن
از یُمنِ عشق رایحهاش میرسد به من
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام