ما شیعۀ توایم دل شادمان بده
ویران شدیم، خانۀ آبادمان بده
صبح بیتو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد
بیتو حتّی مهربانی حالتی از کینه دارد
مرا به ابر، به باران، به آفتاب ببخش
مرا به ماهی لرزان کنار آب ببخش
باز باران است، باران حسینبنعلی
عاشقان، جان شما، جان حسینبنعلی
چشمههای خروشان تو را میشناسند
موجهای پریشان تو را میشناسند