از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
بر سر درِ آسمانیِ این خانه
دیدم مَلَکی نشسته چون پروانه
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
هر گاه که یاس خانه را میبویم
از شعر نشان مرقدت میجویم
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید