ای کاش فراغتی فراهم میشد
از وسعت دردهای تو کم میشد
در وسعت شب سپیدهای آه کشید
خورشید به خون تپیدهای آه کشید
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
صبحی گره از زمانه وا خواهد شد
راز شب تار، برملا خواهد شد
دلم تنهاست، ماتم دارم امشب
دلی سرشار از غم دارم امشب