ای آینهدار پنج معصوم!
در بحر عفاف، دُرّ مکتوم
یکی اینسان، یکی اینگونه باید
که شام و کوفه را رسوا نماید
چه رازی از دل پاکت شنیدند؟
درون روح بیتابت چه دیدند؟
تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
آنجا که دلتنگی برای شهر بیمعناست
جایی شبیه آستان گنبد خضراست
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟