آن روز با لبخند تا خورشید رفتی
امروز با لبخند برگشتی برادر
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
گفتم سر آن شانه گذارم سر خود را
پنهان کنم از چشم تو چشم تر خود را
کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست
مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست
پرنده کوچ نکردهست زیر باران است
اگرچه سنگ ببارد وگرچه طوفان است