باز شد پنجرۀ روشنی از فصل حضور
فصل سرسبز دعا، فصل شکوفایی نور
میرسد باز به گوش دل ما این آواز
چه نشستید که درهای عنایت شد باز
ای ماه، ای چراغ فروزان راه من
ای آشنای زمزمه و اشک و آه من
افسوس که این فرصت کوتاه گذشت
عمر آمد از آن راه و از این راه گذشت
امشب که ماهِ آسمان پرتوفشان است
با حُسن خود چشم و چراغ کهکشان است
آخر ماه صفر، اول ماتم شده است
دیدهها پر گهر و سینه پر از غم شده است