ای کاش غیر غصۀ تو غم نداشتیم
ماهی به غیر ماه محرم نداشتیم
این صورت سپید، به سرخی اگر رسید
کارم ز اشک با تو به خونِ جگر رسید
تو را اینگونه مینامند مولای تلاطمها
و نامت غرش آبی آوای تلاطمها
وقتی که با عشق و عطش یاد خدا کردی
احرام حج بستی و عزم کربلا کردی