ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
همچنان ما همه از رسم تو خط میگیریم
رفتهای باز مدد از تو فقط میگیریم
گاه جنگ است به مرکب همه زین بگذارید
آب در دست اگر هست زمین بگذارید
ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود
روح از پیکرهٔ کعبه برون آمده بود
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
چشم وا کن اُحُد آیینهٔ عبرت شده است
دشمن باخته بر جنگ مسلط شده است