یا علی گفتم همه درها به رویم باز شد
یا علی گفتم، چه شیرین شعر من آغاز شد
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست
یا علی! این کیست میآید شتابان سوی تو؟
با قدی رعنا و بازویی چنان بازوی تو؟
دستهایت را که در دستش گرفت آرام شد
تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود