حسین، کشتهٔ دیروز و رهبر روز است
قیام اوست که پیوسته نهضتآموز است
آبی برای رفع عطش، در گلو نریخت
جان داد تشنهکام و به خاک آبرو نریخت
مسیح، خوانده مرا، وقت امتحان من است
زمان، زمانِ رجزخوانی جوان من است
دنیاست چو قطرهای و دریا، زهرا
کی فرصت جلوه دارد اینجا زهرا؟
غم با نگاه خیس تو معنا گرفته
یک موج از اشک تو را دریا گرفته