شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

لیلة‌القدر نبی

دنیاست چو قطره‌ای و دریا، زهرا
کی فرصت جلوه دارد اینجا زهرا؟

قدرش بوَد امروز نهان چون دیروز
هنگامه کند و لیک، فردا زهرا

خالق چو کتاب خلقت انشا فرمود،
عالم چو الفبا شد و معنا، زهرا

طاها و علی دو بی‌کران دریایند
وآن برزخ ما بین دو دریا، زهرا

بر تخت جلال از همه والاتر
بر مسند افتخار، یکتا زهرا

در آل کسا محور شخصیّت‌هاست
مابین اَب و بَعل و بنیها، زهرا

او سرّ خدا و لیلةالقدر نبی‌ست
خِیر دو سرا درخت طوبی، زهرا

سرسلسلۀ‌ نسل پیمبر، کوثر
سرچشمۀ‌ نور چشم طاها، زهرا

تنها نه همین مادر سبطین است او
فرمود نبی: اُمّ ابیها، زهرا!

هنگام شفاعت چو رسد روز جزا
کافی‌ست برای شیعه، تنها زهرا

حیف است «حسانا» که در آتش سوزد
آن شیعه که ورد اوست: زهرا، زهرا