کمر بر استقامت بسته زینب
که یکدم هم ز پا ننشسته زینب
تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
نوای کاروانت را شنیدم
دوباره سوی تو با سر دویدم
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
بیاور با خودت نور خدا را
تجلیهای مصباح الهدی را
آبی برای رفع عطش، در گلو نریخت
جان داد تشنهکام و به خاک آبرو نریخت