ای به چشمت آسمان مهر، تا جان داشتی
ابرهای رحمتت را نذر جانان داشتی
باز در پردۀ عشاق صلایی دیگر
میرسد از طرف کربوبلایی دیگر
آنجا که دلتنگی برای شهر بیمعناست
جایی شبیه آستان گنبد خضراست
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست