یاد تو گرفته قلبها را در بر
ماییم و درود بر تو ای پیغمبر
بر سر درِ آسمانیِ این خانه
دیدم مَلَکی نشسته چون پروانه
هر گاه که یاس خانه را میبویم
از شعر نشان مرقدت میجویم
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید