رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
ماه غریب جادّهها، همسفر نداشت
شب در نگاه ماه، امید سحر نداشت
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری