با سری بر نی، دلی پُر خون، سفر آغاز شد
این سفر با کولهباری مختصر آغاز شد
فکر میکردم که قدری استخوان میآورند
بعد فهمیدم که با تابوت، جان میآورند
کربلا را میسرود اینبار روی نیزهها
با دو صد ایهام معنیدار، روی نیزهها
این سواران کیستند انگار سر میآورند
از بیابانِ بلا، گویا خبر میآورند