بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی
اگر قدم بگذاری به چشم بارانی
به زیر تیغم و این آخرین سلام من است
سلام من به حسینی که او امام من است
همیشه تا که بُوَد بر لب مَلَک تهلیل
هماره تا که بشر راست ذکر ربّ جلیل
اگرچه عشق هنوز از سرم نیفتاده
ولی مسیر من و او به هم نیفتاده
دوباره بوی خوش مشک ناب می‌آید
شمیم توست که با آب و تاب می‌آید
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش
سلامِ ایزد منان، سلامِ جبرائیل
سلامِ شاه شهیدان به مسلم بن عقیل
