شهر من قم نیست، اما در حریمش زندهام
در هوای حقحق هر یاکریمش زندهام
روز، روز نیزه و شمشیر بود
ظهر داغ خون و تیغ و تیر بود
هر که رو انداخت، خاطرجمع، زائر میشود
قبل زائر کولهبار راه، حاضر میشود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر