دی بود و درد بود و زمستان ادامه داشت
آن سوی پنجره تب طوفان ادامه داشت
شهر مدینه، شهر رسول مکرم است
آنجا اگر که جان بِبَری رونما کم است
من زائر نگاه توام از دیار دور
آن ذرهام که آمده تا پیشگاه نور
ای دوست در بهشت، تو را راه دادهاند
پروانهٔ زیارت دلخواه دادهاند