شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

آهسته آهسته

بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته...

همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته

حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم!
بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته

بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب
بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته

روم شب‌ها سراغ او، به قبر بی‌چراغ او
کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته