شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

این روزها...

این روزها چقدر شبیه ابوذرند
با سال‌های غربت مولا برادرند

دلواپس‌اند مثل شب بی‌چراغ ما
دلواپس دوبارۀ خونین خنجرند

خنجر هنوز در نفسِ کوچه می‌دود
با دست‌های فتنه که پیوسته کافرند

از اهل فتنه، مشق دو رنگی بعید نیست‌
درسی که تا همیشۀ تاریخ از برند

هر نهروان که می‌گذرد، پینه‌های پوچ‌
آزردۀ صراحت شمشیر اشترند

بعد از وقوع آینه در خون بی‌دریغ‌
آیات عشق در گل پرپر مکرّرند

چندین هزار مرتبه تکرار کربلا
تکرار عاشقانۀ آیات کوثرند

تنها نشان خون خدا مانده بر زمین‌
این شامیان کوفۀ نیرنگ ابترند

فردا تمام علقمه‌ها، چشمه در نگاه‌
آیینۀ تلاطم دریای باورند

فردا غدیرهای شکوفا، فدک‌فدک‌
زیباترین تکلّم غوغای محشرند