شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

جانِ جهان

سامرا از غم تو جامه‌دران است هنوز
چشم «نرگس» به جمالت نگران است هنوز..

پسر حضرت هادی! به فدایت پدرم
پدر حضرت مهدی! به فدایت پسرم

حج نرفتی تو، ولی قبلۀ حاجات شدی
تو خودت عین صفا مشعر و میقات شدی

کعبه یک چاردهم، بی تو صفا کم دارد
بی تو یک چاردهم، عطر خدا کم دارد

ماهِ زیبا! حسنِ دوم زهرا! برخیز
مهدی‌ات دل نگرانت شده، بابا! برخیز

باز هم جانِ جهان را تو در آغوش بگیر
صاحب عصر و زمان را تو در آغوش بگیر..

غم پرپر شدنِ چون تو کریمی، سخت است
به رقیه قسم آقا! که یتیمی سخت است