شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

مؤمن عشق

از قضا ما را خدا از اهل ایمان می‌نویسد
ما أطیعوالله می‌دانیم، قرآن می‌نویسد

«قُل تَعالَو نَدعُ» می‌خوانیم، ثابت می‌کند ما
مؤمنِ عشقیم، آری آلِ عمران می‌نویسد

در مسلمانی قدم برداشتیم آنجا که حیدر
ما مسلمانِ علی هستیم، سلمان می‌نویسد..

صادقُ الوَعدیم، ما را عشق اینسان می‌پسندد
صادقُ القَولیم اگر از راستگویان می‌نویسد

حرف از ابراهیم از آتش می‌شود، کو یارِ صادق؟
از تنورِ خانه می‌پرسم، گلستان می‌نویسد

سرّ «تبیاناً لِکلِّ شیء» یعنی او که حتی
طفلِ مکتب‌خانه‌اش تفسیر تبیان می‌نویسد

آفرینش در نگاهش شرحِ توحیدِ مُفضَّل
علم یعنی قالَ صادق، اِبنِ حیّان می‌نویسد

خیل عشاقش فراوان‌اند شاهد دارم از عشق
عاقبت ما را هم از خیل شهیدان می‌نویسد