شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

معراج دستان

بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد
به رسم تهنیت‌گویی برایت آیه نازل شد

«و اَتمَمتُ عَلیکُم نِعمَتی» یعنی که ای باران!
غرض از خلقت دنیای تشنه با تو حاصل شد

کنار برکه‌ای جاری شد احکام وفاداری
وضو با هر سرابی غیر از این سرچشمه، باطل شد

شکافنده‌تر از فجری که سر زد بین روز و شب
میان حق و باطل، ذوالفقارت حدّ فاصل شد

تو هارون و نبی موسی، تو جان او و او مولا
کدامین سامری بین تو و جان تو حائل شد؟
::
نماز صبح در محراب، باران بند می‌آید
پس از آن چاه تنها گریه کرد و آب‌ها گل شد