شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

ولای علی

خدا مرا ز ولای علی جدا نکند
من و خیال جدایی از او؟ خدا نکند

به آنچه در حق من می‌کند خوشم اما
خدا کند که دلم را ز خود جدا نکند

کسی که جانب بیگانه را نگه دارد
نمی‌شود که نگاهی به آشنا نکند

به خانه‌زادی او کعبه می‌کند اقرار
دلِ شکسته علی را چرا صدا نکند؟

کسی ز کار دلی عقده وا نخواهد کرد
اگر اشاره به دست گره‌گشا نکند

سزد به حضرت او منصب یداللّهی
که غیر او گره از کار خلق وا نکند...

خدا کند که قَدَر اَندر این لیالی قَدْر
مرا به هجر تو این قَدْر مبتلا نکند

چه لذتی‌ست ندانم به زخم شمشیرت
که کشتۀ تو دمی فکر خون‌بها نکند