هرچند عیان است ولی وقت بیان است
عشق تو گرانقدرترین عشق جهان است
چقدر ها کند این دستهای لرزان را؟
چقدر؟ تا که کمی سردی زمستان را...
حاجیان را گفت: آنجا کعبه عریان میشود
در طواف کعبه آنجا جسمتان جان میشود
ای هزار آینه حیران تو یا ثارالله
صبح سر زد ز گریبان تو یا ثارالله
گرفته درد ز چشمم دوباره خواب گران را
مرور میکنم امشب غم تمام جهان را
دوباره پر شده از عطر گیسویت شبستانم
دوباره عطر گیسویت؛ چقدر امشب پریشانم