پیوسته نماز در قیام است حسین
هفتاد و دو حج ناتمام است حسین
همسنگر دردهای مردم بودی
چون سایه در آفتابشان گم بودی
شب تا به سحر نماز میخواند علی
با دیدۀ تر، نماز میخواند علی
ای عاشق شب نورد، پیدایم کن
ای مرد همیشه مرد، پیدایم کن
خود را به خدا همیشه دلگرم کنیم
یعنی دلِ سنگ خویش را نرم کنیم
فرمود که صادقانه در هر نَفَسی
باید به حساب کارهایت برسی
تا عقل چراغ راهِ هر انسان است
اندیشهوری نشانۀ ایمان است
آیینۀ عشق با تو دمساز شود
یعنی که دری به روی تو باز شود
تا داشتهام فقط تو را داشتهام
با نام تو قد و قامت افراشتهام
پیراهنت از بهار عطرآگینتر
داغت ز تمام داغها سنگینتر
هر کس نتواند که به ما سر بزند
در غربت آسمان ما پر بزند