جامعه، دوزخی از مردم افراطی بود
عقل، قربانی یک قوم خرافاتی بود
این كیست از خورشید، مولا، ماهروتر
بیتابتر، عاشقتر، عبدالله روتر
دُرّ یتیمم و به صدف گوهرم ببین
در بحر عشق، گوهر جانپرورم ببین
روح والای عبادت به ظهور آمده بود
یا که عبدالله در جبههٔ نور آمده بود؟
کو آن که طی کند شب عرفانی تو را
شاعر شود حقیقت نورانی تو را
حی علی الفلاح که گل کرده بعثتش
باید نماز بست نمازی به قامتش