ای تشنه به سرچشمۀ احساس بیا
با دامنی از شقایق و یاس بیا
در بند اسارت تو میآید آب
دارد به عمارت تو میآید آب
با ذکر حسین بن علی غوغا شد
درهای حرم با صلواتی وا شد
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
غمی به وسعت عالم نشسته بر جانش
تمام ناحیه خیس از دو چشم گریانش