جانبخشتر ندیده کسی از تبسمت
جان جهان! فدای سلامٌ علیکمت
کيستی ای خندههايت رحمةٌ للعالمين
گيسوانت ليلةالقدر سماوات و زمین
شوکران درد نوشیدم، دوا آموختم
غوطه در افتادگی خوردم، شنا آموختم
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
دلا بكوش كه آیینۀ خدات كنند
به خود بیایی و از دیگران جدات كنند
مگر یتیم نبودی خدا پناهت داد
خدا که در حرم امن خویش راهت داد