امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
آن شب زمین شکست و سراسر نیاز شد
در زیر پای مرد خدا جانماز شد
این روزها پروندۀ اعمال ما هستند
شبنامههای روز و ماه و سال ما هستند
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره میزنند... مریضی شفا گرفت