باید برای درک حضورش دعا کنیم
خود را از این جهان خیالی جدا کنیم
انگار که این فاصلهها کم شدنی نیست
میخواهم از این غم نسرایم، شدنی نیست
دنیا به دور شهر تو دیوار بسته است
هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
هوای بام تو داریم ما هواییها
خوشا به حال شب و روز سامراییها