باید برای درک حضورش دعا کنیم
خود را از این جهان خیالی جدا کنیم
انگار که این فاصلهها کم شدنی نیست
میخواهم از این غم نسرایم، شدنی نیست
عشق فهمید که جان چیست دل و جانش نیست
سرخوش آنکس که در این ره سروسامانش نیست
جاده در پیش بود و بیوقفه
سوی تقدیر خویش میرفتیم
هوای بام تو داریم ما هواییها
خوشا به حال شب و روز سامراییها