لبریزم از واژه اما بستهست گویا زبانم
حرفی ندارم بگویم، شعری ندارم بخوانم
با اینکه نبض پنجره در دست ماه نیست
امشب جهان به چشم اتاقم سیاه نیست
چو بر گاه عزّت نشستی امیرا
رأیت نعیماً و مُلکاً کبیرا
از سمت حرم شنیدهام میآید
با تیغ دو دم شنیدهام میآید