همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
وقتی كه شكستهدل دعا میكردی
سجادۀ سبز شكر، وا میكردی
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر
چه شب است یا رب امشب كه شكسته قلب یاران
چه شبى كه فیض و رحمت، رسد از خدا چو باران