دست ابوسفیان کماکان در کمین است
اما جواب دوستان در آستین است
جامعه، دوزخی از مردم افراطی بود
عقل، قربانی یک قوم خرافاتی بود
کاش در باران سنگ فتنه بر دیوار و در
سینۀ آیینه را میشد سپر دیوار و در
از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد
فقط خداست که از کار او خبر دارد
ای دل به مهر داده به حق! دل، سرای تو
وی جان به عدل کرده فدا! جان، فدای تو
باید که تو را حضرت منان بنویسد
در حد قلم نیست که قرآن بنویسد