شهر مدینه، شهر رسول مکرم است
آنجا اگر که جان بِبَری رونما کم است
این عطر دلانگیز که از راه رسیده
بخشیده طراوات به دل و نور به دیده
اگر به شکوه، لب خویش وا کند زهرا
مدینه را به خدا کربلا کند زهرا
عطر او آفاق را مدهوش کرد
دشت و صحرا را شقایقپوش کرد
جلوهٔ جنت به چشم خاکیان دارد بقیع
یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع
در عشق، رواست جاننثاری کردن
حق را باید، همیشه یاری کردن
ای دوست در بهشت، تو را راه دادهاند
پروانهٔ زیارت دلخواه دادهاند
در جام دیده اشک عزا موج میزند
در صحن سینه شور و نوا موج میزند