وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
گر بر سر نفس خود امیری، مردی
ور بر دگری نکته نگیری، مردی
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد