گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
عشق فهمید که جان چیست دل و جانش نیست
سرخوش آنکس که در این ره سروسامانش نیست
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد