وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد