حتی اگر که تیغ ببارد، در بیعت امام حسینیم
ما جرأت زهیر و حبیبیم، ما غیرت امام حسینیم
به سویت آمدهام جذبهای نهان با من
چه کردهای مگر ای شور ناگهان! با من؟
«پدر» چه درد مگویی! «پدر» چه آه بلندی!
نمیشود که پدر باشی و همیشه بخندی
فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
النّمِر باقر النّمِر برخیز
باز هم خطبۀ جهاد بخوان
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبانِ اشکهای بیصدا گفتم حسین