رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
اَلسَّلام ای سایهات خورشید ربّ العالمین
آسمانِ عزّ و تمکین، آفتاب داد و دین
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود
سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی
عروجت را گواهی میدهد این سِیْر عرفانی