شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمیگیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمیگیرد؟
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم