بر قرار و در مدارِ باوفایی زیستی
ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی
بوی خداست میوزد از جانبِ یمن
از یُمنِ عشق رایحهاش میرسد به من
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
نتوان گفت که این قافله وا میماند
خسته و خُفته از این خیل جدا میماند