آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم
ميان غربت دستان مکه سر بر کرد
مُحمّد عربى، مکه را منوّر کرد
ای بانویی که زنده شد عصمت به نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو